خندستان آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ نويسندگان
پنج شنبه 30 آذر 1391برچسب:, :: 18:28 :: نويسنده : شبنم
اصلا دقت کردین که امکان نداره بخوای ظرفارو بشوری یه جایی از صورتت خارش نگیره ؟ ----------------------- دقت کردین شبایی که فرداش باید زود از خواب پاشین با بدبختی خوابتون میبره ؟؟؟ ----------------------- دقت کردین همیشه تو فیلما هروقت کسی تنها خونه هستو داره فیلم ترسناک میبینه سریع بیرونو نشون میدن که داره بارون میاد و رعد و برق میزنه ؟ ---------------------- دقت کردین تا حالا اصلا دقت نمیکردین ؟ ---------------------- دقت کردین هر معلمی که میومد می گفت شما بدترین کلاسی بودین که تا حالا داشتم ؟ ---------------------- میگم تا حالا دقت کردین تو خونه یه سری وسایل هست که همیشه همه جا میبینیشون ؟ اما خدا اون روز رو نیاره که بهشون احتیاج پیدا کنی !!! -------------------- دقت کردید تو دستشویی شیر آبو نیم دور می پیچونی کل آب شهر ازش میپاشه به در و دیوار و سر و صورتت ، حالا ۱۷ دور باید بتابونی تا بسته شه ؟ --------------------
آمریكاییه میخواسته غضنفر ضایع كنه میبرتش تو آمریكا و بهش میگه: زمین را بكن. غضنفر بعد از100متر كندن به یک سیم میرسه، آمریكاییه بهش میگه: ببین ما از100سال پیش تلفن داشتیم! -------------------- به غضنفر میگن بابات به رحمت ایزدی پیوست، ------------------- به غضنفر ميگن: دوست داری بابات بميره ارثش به تو برسه؟ ------------------- قاضی: چرا با سر زدی توی صورت دوستت؟ ------------------- مادرم مریضه 5 تومن داری بدی برم داروهاش رو بگیرم ؟فردا بهت پس میدم دو شنبه 27 آذر 1391برچسب:, :: 12:49 :: نويسنده : شبنم
رفتیم صحرا نشستیم روی علف ها میگه اومدین تفریح؟میگم پـَـــ نــه پـَـــ گاویم داریم میچریم! شماره ناشناس اول: ناشناس : سلام خوشگله ،دوست پسر داری ؟ دو شنبه 27 آذر 1391برچسب:, :: 12:4 :: نويسنده : شبنم
* اعتراف می کنم پسر همسایمون دوتا سی دی از ویدیوکلوپ برداشته بود. گفتم که بده من هم ببینم. اون هم گفت به شرط اینکه یه سی دی جدید بدی. من هم که هیچی نداشتم رو یه سی دی الکی نوشتم کشتی رانی در کوهستان و بهش گفتم این فیلم رو هیچ جا ندارن.خیلی خوبه! خلاصه خیلی تعریف کردم اون دوتا سی دی رو ازش گرفتم … آهنگ اندی تو ماشین گذاشتم دوستم میگه اندیه ؟ ************** دو شنبه 27 آذر 1391برچسب:, :: 11:58 :: نويسنده : شبنم
دو شنبه 27 آذر 1391برچسب:, :: 11:56 :: نويسنده : شبنم
********* اسمت رو باغچه نوشتم، شکفت! روی درخت نوشتم، میوه داد. ********* میخواستن غضنفر رو شکنجه روحی بدن ********* صرف فعل نشستن به گویش شیرین لری: مو بنشینم، تونم بنشینی، ********* یه روز 3 تا لاک پشت میرن سفر و با خودشون چند تا نوشابه هم ورمی دارن تا وقتی رسیدن بخورن. یک ماه طول می کشه تا برسن. وقتی میرسن یادشون میفته که با خودشون لیوان نبردن. یکیشون داوطلب میشه که بره لیوانا رو بیاره ولی میگه باید قول بدین که تنهایی نخورین ها. دوستاشم قول میدن که نخورن. یه دوماهی می گذره دوستاش میگن بابا این نیومد بیا نوشابه ها رو بخوریم. تا درنوشابه رو باز می کنن یهو لاک پشته از لای سنگها میاد بیرون میگه نامردا! نگفتم اگه برم می خورین؟! ********* دو تا عراقی تو سنگر داشتن می جنگیدن، یکی به اون یکی می گه جاسم، جاسم، خون چه رنگیه؟ جاسم می گه: چی کار داری تو کارتو بکن. دشمن داره میاد. دوباره می پرسه جاسم، جاسم، خون چه رنگیه؟ می گه بابا تیر اندازیتو بکن. خلاصه دوباره بعد از چند دقیقه می پرسه: جاسم، جاسم، خون چه رنگیه؟ اگه زرده من زخمی شدم! ********* در گذشت جان سوز، جان گداز، جان کاه، جان اف کندی، جان فورد، ********* التماس غضنفر به عابر بانک ! : ******** پیش بینی غضنفر در مورد جام جهانی : ******** به یارو میگن بهترین شهر دنیا کجاست؟ ********* یارو میره کمیته امداد، هیچی بهش نمیدن،میگه: واگذارتون کردم به کلید اسرار! *********
یک شنبه 26 آذر 1391برچسب:, :: 17:43 :: نويسنده : شبنم
هر وقت من یک کار خوب می کنم مامانم به من می گوید بزرگ که شدی برایت یک زن خوب می گیرم.تا به حال من پنج تا کار خوب کرده ام و مامانم قول پنج تایش را به من داده است پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
|
|||
|